کاش براتون مهم بودم
(بچه ها پارت ۲۴ ویرایس شده دوباره بخونید)
پارت ۲۵
(جین میره پیش اعضا)
شوگا. میگم جین تو میدونی هانول چش شده؟
هوپی. راست میگه انگار حالش بده
ته. تو چیزی میدونی؟
جیمین. اگه میدونی بگو شاید تونستیم براش کاری کنیم
جین. راستش میدونم چشه همش تقصیر منه
کوک. چطور مگه اتفاقی بینتون افتاد؟
جین آره راستش(ماجرا رو تعریف میکنه)
نامی. اِ اِ اِ تو واسه چی اینقدر زود قضاوت کردی؟
شوگا. ما هم بودیم عصبی میشدیم ولی خیلی زود قضاوت کردی جین
جین. میدونم خیلی پشیمونم حالا دوباره ازمون میترسه
جیمین. باید یه طوری واسش جبران کنی
ته. راست میگه ماهم کمکت میکنیم
کوک. پس باید یه نقشه ای بکشیم
نامی. آره درسته
هوپی. من یه فکری دارم
شوگا. چه فکری؟
هوپی. راستش تقویم رو چک کردم دیدم فردا تولد هانوله از بعد مرگ مامان و بابا دیگه واسش تولد نگرفتیم بهتره فردا واسش تولد بگیریم همونجا هممون ازش عذرخواهی کنیم به خصوص تو جین
جین. باشه هوپی نقشت خیلی خوبه
نامی. آفرین جیهوپ راه حلت خیلی عالیه ولی بهتره فردا باهاش سرد باشیم که شک نکنه
جیمین. موافقم
ته. میگم من میرم بالا ببینم هانول داره چیکار میکنه
کوک. آره برو بعد به ماهم بگو
ته. باشه
جین. حواست باشه نفهمه ها
ته. حواسم هست
ویو ادمین:
(تهیونگ میره بالا تو اتاق هانول آروم در و باز میکنه و میبینه داره قرصای قلبش رو میخوره و بعدش رفت رو تختش خوابید(نکته: هانول در اتاق رو باز کرده بود) تهیونگ خیالش راحت میشه و میره پایین)
شوگا. خب چیشد
ته. هیچی قرصای قلبشو خورد بعدم خوابید
نامی. خوبه بیاین برای فردا برنامه ریزی کنبم چون کارامون مونده
کوک. باشع
ادامه دارد....
حمایتا کو الان پارت بعد رو میذارم
اسلاید ۲: لباس میا در پارت ۲۱
پارت ۲۵
(جین میره پیش اعضا)
شوگا. میگم جین تو میدونی هانول چش شده؟
هوپی. راست میگه انگار حالش بده
ته. تو چیزی میدونی؟
جیمین. اگه میدونی بگو شاید تونستیم براش کاری کنیم
جین. راستش میدونم چشه همش تقصیر منه
کوک. چطور مگه اتفاقی بینتون افتاد؟
جین آره راستش(ماجرا رو تعریف میکنه)
نامی. اِ اِ اِ تو واسه چی اینقدر زود قضاوت کردی؟
شوگا. ما هم بودیم عصبی میشدیم ولی خیلی زود قضاوت کردی جین
جین. میدونم خیلی پشیمونم حالا دوباره ازمون میترسه
جیمین. باید یه طوری واسش جبران کنی
ته. راست میگه ماهم کمکت میکنیم
کوک. پس باید یه نقشه ای بکشیم
نامی. آره درسته
هوپی. من یه فکری دارم
شوگا. چه فکری؟
هوپی. راستش تقویم رو چک کردم دیدم فردا تولد هانوله از بعد مرگ مامان و بابا دیگه واسش تولد نگرفتیم بهتره فردا واسش تولد بگیریم همونجا هممون ازش عذرخواهی کنیم به خصوص تو جین
جین. باشه هوپی نقشت خیلی خوبه
نامی. آفرین جیهوپ راه حلت خیلی عالیه ولی بهتره فردا باهاش سرد باشیم که شک نکنه
جیمین. موافقم
ته. میگم من میرم بالا ببینم هانول داره چیکار میکنه
کوک. آره برو بعد به ماهم بگو
ته. باشه
جین. حواست باشه نفهمه ها
ته. حواسم هست
ویو ادمین:
(تهیونگ میره بالا تو اتاق هانول آروم در و باز میکنه و میبینه داره قرصای قلبش رو میخوره و بعدش رفت رو تختش خوابید(نکته: هانول در اتاق رو باز کرده بود) تهیونگ خیالش راحت میشه و میره پایین)
شوگا. خب چیشد
ته. هیچی قرصای قلبشو خورد بعدم خوابید
نامی. خوبه بیاین برای فردا برنامه ریزی کنبم چون کارامون مونده
کوک. باشع
ادامه دارد....
حمایتا کو الان پارت بعد رو میذارم
اسلاید ۲: لباس میا در پارت ۲۱
- ۱۱.۳k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط